مدح و شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها
شاعر : رسول عسگری
نوع شعر : مدح و مرثیه
وزن شعر : مستفعلن مستفعلن مستفعلن فع
قالب شعر : مثنوی
دیـگـر نـمـیآیـد کـسـی مـانـنـد زهــرا ماندم که رب بنویسمش یا بنده؛ زهرا
کـامـل تـرین آئـیـنـه مـهــر خــدا بــود گاهی محمّد بود و گاهی مرتضی بود
قربان آن نامی که با جان میخـریمش نامی که هر شب با توسل میبـریمش
در عـالـم ذر گـریه کـردم تا خـریـدند خـاک مـرا از خـاک پـایـش آفـریـدنـد
در محشر کـبری که دشـواری نداریم ما غـیر زهـرا با کـسی کـاری نداریم
زهـرا برای شـیـعـیـانش مـادری کرد پشت در از حق و ولایت یاوری کرد
زهـرا درخت طـیـبه با بار سیب است لعنت به دنیا که در آن زهرا غریب است
زهرا قنوتش مرتضی را روح و جان بود زهـرا قـنوتـش روزی اهل جهـان بود
لطف فراوان دست او را بینمک کرد نام عـلی بر سینهاش با میخ حک کرد
مولای ما را آخـرش هم غم زمین زد با فاطمه میشد عـلی را هم زمین زد
|